یک فروند آدم معمولـی

کلوزآپ من دیدنی نیست * مرا از همان دورترهاتماشاکنید
مشخصات بلاگ
یک فروند آدم معمولـی

عشق خطای آشکار فرد در تمایز یک آدم عادی
ازدیگر آدم های عادی است .

+من ادامه ی اینجام --- ( commoner.blogfa.com )

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
چهارشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۱ ق.ظ

صدیا دویست سال بعد

آدما وقتی به مرگ فکر می کنن مهربون تر میشن و خیلی چیزا در نظرشون بی اهمیت و کوچیک میاد حتی خیلی چیزایی که تو زندگیشون براش مبارزه کردن !

شاید به خاطر همینه که ما در روایات و آیاتمون داریم که پیوسته به یاد مرگ باشید .
چیزی غم انگیز اما گریزناپذیره . حتی اگه بهش لقب تولد دیگر رو بدیم بازم چیزی از بار غمش کم نمیکنه .
اوج تراژدی ماجرا اونجایی هست که تو هرچه قدرم آدم بزرگ و معروف و مشهور و خوب و مهربونی هم باشی وقتی بمیری بازم هر صبح سروقتش خورشید طلوع می کنه و درخت شکوفه میده و با غروب خورشید ستاره ها پیداشون میشه وکلا زندگی جاریه چه باشی و چه نباشی ! و تقریبا صد یا دویست سال بعد از مرگت نه همسری و نه بچه ایو دوستی  هست که یادت کنه و عکساتو به بقیه نشون بده یا برات فاتحه ای بخونه . انگار که اصلا نبودی !
صد یا دویست سال دیگه هیچ کدوم از کسایی که میشناختیشون و میشناختنت زنده نیستن انگار که یه نسل جدیدی اومده که هیچ خبری از تو و گذشته نداره 

همون صفحه های اول کتاب " سه شنبه ها با موری " اثر "میچ آلبوم " ، اون زمانی که موری تازه از مطب پزشک بیرون اومده و پزشک بهش گفته مبتلا به بیماری ALS هست و به همین زودی ها میمیره از زبان موری که یه استاد برجسته ی دانشگاه بود می نویسه :

نباید دنیا متوقف شود ؟ آن ها نمی دانند چه بلایی به سرم آمده ؟
اما دنیا نه تنها متوقف نشده بودبلکه ابدا کوچک ترین توجهی هم نداشت .

این یعنی وجود من در جهان هستی به قدری کوچیکه که بود و نبودم هیچ خللی در روند دنیا ایجاد نمی کنه جز این که نزدیکانم رو ماه ها یا سال ها اندوهناک می کنه فقط دلم می خواد زودتر از همه ی عزیزانم و با لبی خندان و هدیه ای خندان به جهان و روحی آسوده بمیرم .

شاید از سرطان بمیرم مثلا معده ! اما بیشتر از همه دوست دارم ضربه ی مغزی بشم در راه دفاع از کشورم تا اعضای بدنم اهدا بشه و زندگی بخش باشه نمی دونم کی و کجا و چه زمانی می میرم فقط دوست دارم که این جوری بمیرم !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۰۲:۳۱
بـلقـیس خـانـ ـوم
دوشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۲ ق.ظ

انار کوچیک خونه ی ما :)

بلاگفا دیگه راستی راستی جای موندن نبود 

دیشب که زی زی گفت برم وبلاگش خیلی دلم واسه وبلاگم و دوستای وبلاگم تنگ شد ولی اینجا چرا هیچی نمی تونم بنویسمو نمیدونم !

فعلا انار ما رو داشته باشید که نماد عشقمونه تا بعد !

خیلی دارم لوس می نویسم میدونم :دی


پ ن : کافی است انار دلت ترک بخورد :)


         

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۴ ، ۰۱:۲۲
بـلقـیس خـانـ ـوم
پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۰۲ ب.ظ

غرقم کنید در تار و پودش

تا حالا انقدر به قشنگی طرح و نقش فرش دقیق نشده بودم 

به قدری توی فروشگاه به وجد اومده بودم که دلم میخواست تو تار و پود فرش ها غرق بشم 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۲
بـلقـیس خـانـ ـوم
شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۹ ب.ظ

صادقانه !



به شدت درگیر آماده شدن برای عروسی هستیم و در کنار رفت و آمد برای خرید ها و هماهنگی های عروسی مجبورم بیمارستان و درمانگاه و دانشگاه هم برم و تقریبا هیچ وقتی ندارم !

امروز که دارم اینو مینویسم دقیقا یک سال و یک ماه و سیزده روز از تاریخ عقدمون گذشته .

و من دیگه اون دختری که حوصله ی بعضی چیزا رو نداشت نیستم ! عشق یه تغییراتی در من ایجاد کرده که نگوووو ! اما میتونم بگم هنوزم همون دختر بیخیال عالمم :دی

مثلا یکی از اقوام الف هست که هر حرفی میزنه پشتش هزار تا منظور خوابیده ! یا یه سوالی که میپرسه همش هدف داره و اینا بعد منم هیچ وقت منظورشو نمیفهمم و صادقانه جوابشو میدم خخخخخ یعنی طفلی فک میکنه با این سوالاش حرص منو داره درمیاره منم که هیچی نمیفهمم اصلا چی شد :دی

 

 

+ نیاز دارم هی بنویسم تا برگردم به حالت عادی ! پس مزخرفات اولیه ی منو برمن ببخشید !

+ بلاگ آی آر شکلک نداره ؟!!! من نیاز دارم بهش ! کلا هنوز درست بلد نیستم باهاش کار کنم .

+ دوستام کجایید ؟!!! بیاید دلم براتون تنگ شده :(

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۹
بـلقـیس خـانـ ـوم
شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۸ ق.ظ

سلام

 

اینجانب یک کوچ کرده ی غم زده ی بلاگفایی هستم از این خونه .

 

خونه ای که دیگه هیچ اثری از آرشیو 93  و 94 ام در اون نیست . آرشیوی که دوستش داشتم و ناب ترین لحظه های زندگیمو از تاریخ چهارشنبه 4/4/93 در اون ثبت کرده بودم یعنی درست همون زمانی که " الف " وارد زندگیم شد و رنگ و بوی زندگیمو عوض کرد و منو خوشبخت ترین دختر دنیا کرد .

حالا اون آرشیو نابود شده بدون اینکه من بک آپ ازش گرفته باشم و مقصرشو بلاگفا میدونم که از اعتمادم سو استفاده کرد . فک میکردم تا ابد این لحظات توی بلاگفا محفوظه و بد اعتمادی کردم .

 

و ازا ونجایی که معتقدم در بدترین شرایط هم باید از دست رفته ها رو فراموش کرد و از نو شروع کرد . از نو شروع میکنم پرانرژِی و شاااااااد چون :

 

من بـلقـیس خـانـ ـوم هستم  ^^

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۸
بـلقـیس خـانـ ـوم